بازوفیلها (Basophil) نوعی گلبول سفید هستند. که از نظر تعداد، کمترین نوع گرانولوسیتها هستند که حدود نیم تا یک درصد از گلبولهای سفید در گردش خون را تشکیل می دهند. با اینحال، آنها از نظر اندازه، بزرگترین نوع گرانولوسیت هستند.
بازوفیلها (Basophil) نوعی گلبول سفید هستند. که از نظر تعداد، کمترین نوع گرانولوسیتها هستند که حدود نیم تا یک درصد از گلبولهای سفید در گردش خون را تشکیل می دهند. با اینحال، آنها از نظر اندازه، بزرگترین نوع گرانولوسیت هستند. بازوفیلها مسئول واکنشهای التهابی در طول پاسخ ایمنی، و همچنین در شکلگیری بیماریهای آلرژیک حاد و مزمن، از جمله آنافیلاکسی، آسم، درماتیت آتوپیک و تب یونجه هستند. آنها همچنین ترکیباتی تولید میکنند که پاسخهای ایمنی را هماهنگ میکنند، از جمله هیستامین و سروتونین که باعث التهاب میشوند و هپارین که از لخته شدن خون جلوگیری میکند. البته میزان این ترکیبات در بازوفیلها، کمتر از مقدار آنها در ماستسلها(مَستسلها) است. زمانی تصور میشد که ماستسلها بازوفیلهایی هستند که از خون به بافتهای محل اسکان خود (بافت همبند) مهاجرت میکنند، اما امروزه بهعنوان دو نوع مختلف از سلولها در نظر گرفته میشوند.
بازوفیل ها در سال ۱۸۷۹ توسط پزشک آلمانی پاول ارلیش کشف شدند که یک سال پیش، یک نوع سلول موجود در بافتها را پیدا کرده بود که او آن را ماستزلن (در حال حاضر ماستسل) نامید. ارلیش بهخاطر اکتشافات خود، جایزهٔ نوبل فیزیولوژی یا پزشکی را در سال ۱۹۰۸ دریافت کرد.
نامگذاری "بازوفیلها" از این واقعیت ناشی میشود که این گلبولهای سفید به بازها تمایل دارند و به رنگهای بازی حساس هستند.
بازوفیلها کرویشکل هستند و ۱۰ تا ۱۴ میکرون قطر دارند (کوچکتر از ائوزینوفیلها). هستهٔ آنها دارای کروماتین غلیظ، فرورفته، لوبوله، میزان کمتر کروماتین، پوشیده شده به وسیله گرانولها است (بر خلاف ائوزینوفیلها). بازوفیلها دارای دانههای درشت آبی تیره در سیتوپلاسم خود هستند. این دانهها حاوی مواد متعددی مانند هیستامین، پروتئوگلیکان (مانند هپارین و کندروایتین) و آنزیمهای پروتئولیتیک (مانند الاستاز و لیزوفسفولیپاز) هستند که نقش مهمی در واکنشهای التهابی دارند. بازوفیلها و ماستسلها از مسیرهای متفاوتی هنگام خونسازی بهوجود میآیند و ماستسلها معمولاً در جریان خون گردش نمیکنند، بلکه در بافت همبند قرار دارند. مانند همهٔ گرانولوسیتهای در گردش، بازوفیلها را میتوان در صورت نیاز از خون بهداخل بافت جذب کرد.
آزاد شدن هیستامین در خون باعث افزایش نفوذپذیری مویرگها و ایجاد علائم حساسیت (آلرژی) از جمله التهاب، قرمزی، خارش و مخصوصاً کهیر میگردد. قابلیت بیگانهخواری و توانایی کشتن خارج سلولی بازوفیلها بسیار ناچیز بوده و عمدتاً فعالیت آنها محدود به واکنشهای ازدیاد حساسیت نوع یک است. بازوفیلها و ماستسلها دارای گیرنده برای بخش Fc ایمونوگلوبولینهای IgE و IgG4 هستند. هر مادهای که بتواند دو IgE سطحی بازوفیلها یا ماستسلها را بههم وصل نماید (مانند آلرژنها، سم زنبور، C3a و C5a)، موجب دگرانولاسیون این سلولها و آزاد شدن محتویات آنها گردیده که در نهایت واکنشهای ازدیاد حساسیت نوع یک را سبب میشود. همچنین بازوفیلها فعالیت ضدانعقادی دارند و بهعلت ترشح هپارین مانع لخته شدن خون میشوند.
شواهد اخیر نشان میدهند که بازوفیلها منبع مهمی از سایتوکاین، اینترلوکین۴ هستند که شاید مهمتر از لنفوسیتهای تی هستند. اینترلوکین۴ یکی از سایتوکاینهای حیاتی در ایجاد آلرژی و تولید آنتیبادی IgE توسط دستگاه ایمنی در نظر گرفته میشود. مواد دیگری وجود دارند که میتوانند بازوفیلها را برای ترشح، فعال کنند که نشان میدهد این سلولها نقش دیگری در التهاب دارند.